{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اگر حقیقت ، همیشه و همه جا گفته میشد، حقیقتی كه در دلمان در ترنم است- زندگی بامزهتر، شاید از هم گسیختهتر و بسیار سرزندهتر میشد.
اگر حقیقت ، همیشه و همه جا گفته میشد، حقیقتی كه در دلمان در ترنم است- زندگی بامزهتر، شاید از هم گسیختهتر و بسیار سرزندهتر میشد.
هنر بزرگ، هنر فاصلههاست. آدم، زیادی نزدیك باشد میسوزد، زیادی دور، یخ میزند؛ باید نقطهی درست را پیدا كرد و در آن ماند.
حقیقت ، باور نكردنیست.
وابستگی به آدمهایی كه دو یا سه سال برایشان زیاد دلنشین نبودهاید، نگران كننده است.
آدم، همیشه كم و بیش، عاشق است.
اگر راز فقط از آنِ خودمان باشد، ارزشی ندارد. برای اینكه یك راز، راز بماند، باید آن را به كسی گفت.
یك زن به تنهایی، هنگامی كه عاشق باشد، زمین و آسمان را پُر میكند.
راز، مانند طلاست؛ زیبایی طلا در این است كه میدرخشد و برای اینكه بدرخشد، نباید آن را در نهانخانه، نگه داشت، باید در روز روشن، آن را بیرون آورد.
زمانی كه آدم بچه دارد، باید در اندیشهی تربیت او باشد.
"دانستن"، واژهی درستی نیست. میتوان گفت كه ما گمان میكنیم؛ همه چیز را در گمان میآوریم، بیچون و چرا همه چیز را.
برخی چیزها را نباید گفت. برخی چیزها را اگر بگویی، رخ میدهند.
در همه جا جزئیات اهمیت دارند، فقط جزئیات.
برای سخن گفتن حتماً نیاز نیست واژهها را به كار ببری.
هنگامی كه آدم، كسی را دوست نداشته باشد، نه در این سوی زندگی و نه در آن سو، اهمیتی ندارد كه نمیتواند او را ببیند.
لبخند از اندیشه باور كردنیتر است. لبخند، بسیار كارآمدتر و بسیار پُرمعنیتر است.
اگر حقیقت ، همیشه و همه جا گفته میشد، حقیقتی كه در دلمان در ترنم است- زندگی بامزهتر، شاید از هم گسیختهتر و بسیار سرزندهتر میشد.
اگر حقیقت ، همیشه و همه جا گفته میشد، حقیقتی كه در دلمان در ترنم است- زندگی بامزهتر، شاید از هم گسیختهتر و بسیار سرزندهتر میشد.
هنر بزرگ، هنر فاصلههاست. آدم، زیادی نزدیك باشد میسوزد، زیادی دور، یخ میزند؛ باید نقطهی درست را پیدا كرد و در آن ماند.
حقیقت ، باور نكردنیست.
وابستگی به آدمهایی كه دو یا سه سال برایشان زیاد دلنشین نبودهاید، نگران كننده است.
آدم، همیشه كم و بیش، عاشق است.
اگر راز فقط از آنِ خودمان باشد، ارزشی ندارد. برای اینكه یك راز، راز بماند، باید آن را به كسی گفت.
یك زن به تنهایی، هنگامی كه عاشق باشد، زمین و آسمان را پُر میكند.
راز، مانند طلاست؛ زیبایی طلا در این است كه میدرخشد و برای اینكه بدرخشد، نباید آن را در نهانخانه، نگه داشت، باید در روز روشن، آن را بیرون آورد.
زمانی كه آدم بچه دارد، باید در اندیشهی تربیت او باشد.
"دانستن"، واژهی درستی نیست. میتوان گفت كه ما گمان میكنیم؛ همه چیز را در گمان میآوریم، بیچون و چرا همه چیز را.
برخی چیزها را نباید گفت. برخی چیزها را اگر بگویی، رخ میدهند.
در همه جا جزئیات اهمیت دارند، فقط جزئیات.
برای سخن گفتن حتماً نیاز نیست واژهها را به كار ببری.
هنگامی كه آدم، كسی را دوست نداشته باشد، نه در این سوی زندگی و نه در آن سو، اهمیتی ندارد كه نمیتواند او را ببیند.
لبخند از اندیشه باور كردنیتر است. لبخند، بسیار كارآمدتر و بسیار پُرمعنیتر است.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}